[gravityview id=’2072′]

ثبت، ضبط، حفظ و نگهداری ایده‌های جدید:‬‬‬‬‬‬‬

این ویژگی مهم‌ترین مهارت بین شایستگی‌های چهارگانه خلاقیت‌ورزی و در عین حال ساده‌ترین مورد برای یادگیری و تقویت خلاقیت است. افرادی که خلاقیت فراوانی از خود بروز می‌دهند، ایده‌های جدید خود را درست در زمانی که آن ایده‌ها به ذهنشان خطور می‌کند ثبت و و نگهداری می‌کنند. آنها “الان” ایده‌هایشان ثبت و ضبط کرده و بعداً آنها را اصلاح و ارزیابی می‌کنند، چنین افرادی هر ایده جدیدی را مهم و ارزشمند می‌دانند. افرادی که چنین مهارتی را در خود پرورش داده‌اند ابزارهای مختلفی برای برای ثبت و نگهداری ایده‌هایشان دارد، مثلاً هنرمندان دفتر طراحی‌شان را همراه خود حمل می‌کنند، نویسنده‌ها دفترچه یادداشت یا وویس رکوردر به همراه دارند. حتی وقتی هیچ وسیله‌ای برای ثبت و ضبط ایده‌ها همراه‌تان نباشد می‌توان از ساده‌ترین چیزها(مثلاً روی دستمال کاغذی یا پشت پاکت سیگار(البته بهتر است پاکت سیگار مال خودتان نباشد 😉  )) استفاده کرد. این روزها با وجود تلفن همراه ثبت ایده‌ها بسیار آسان‌تر شده، شما می‌توانید به راحتی هر ایده‌ای را در بخش پیام‌ها یا نوت گوشی ذخیر کنید، حتی ممکن است برای خودتان در تلگرام و اتساپ پیام بفرستید یا پیامی را ذخیره کنید تا ایده‌تان فراموش نشود. در هر حال موضوع مهم ثبت ایده در لحظه‌ای است که به ذهنتان خطور می‌کند، زیرا ایده ها مثل ابر از افق ذهن به سرعت خارج می‌شوند. افرادی که توانایی مناسبی در ثبت و ضبط ایده‌ها دارند معمولاً خودشان را در موقعیت‌های زمانی یا مکانی خاصی قرار می‌دهند که به شکل‌گیری و جریان پیدا کردن ایده‌ها کمک می‌کند، این افراد با اطلاع از این موضوع که این مکان‌ها و زمان‌ها به آنها در تولید ایده‌های جدید کمک می‌کند به طور عمدی از این موارد برای مشاهده افکار و ثبت ایده‌های جدید استفاده می کنند. مثلاً بعضی افراد به مرور متوجه می شوند که حین پیاده‌روی، مراقبه، وقتی تازه از خواب بیدار می‌شوند، در زمان میهمانی‌ها، جشن‌ها و… به صورت ناگهانی ایده‌های جدید بیشتری به ذهنشان خطور می‌کند، با پیدا کردن این مکان‌ها و زمان‌ها قرار دادن خودتان به صورت ارادی در این شرایط می‌توانید به تولید و ارائه ایده‌های جدید بیشتر، امیدوار باشید. علاوه بر این، افرادی که در این مهارت قوی‌تر باشند به طور ارادای آموخته‌اند که از خواب‌ها، رویاها و خیالبافی‌های روزانه، حالت هایپوژنیک(نیمه خواب) نیز به عنوان منبعی برای ایده‌های جدید استفاده کنند. هم توماس ادیسون، مخترع بزرگ و هم سالوادور دالی، هنرمند بزرگ، این کار را مکرر انجام می‌دادند.

رقابت‌پذیری و استقبال از چالش‌ها:

ممکن است کار و زندگی شما به صورت طبیعی به شکلی باشد که به صورت مستمر با چالش ها و ریسک‌هایی مواجه باشید، در این صورت خوش به حالتان(تقریباً همه ما که در ایران هستیم از این نظر شانس آورده ایم J) شما یک گام جلو هستید. اما منظور ما از چالش این موارد نیست بلکه موقعیت‌هایی است که فرد به صورت ارادی به استقبال موقعیت‌های چالش‌برانگیز(یعنی شرایطی که از قبل می‌دانیم امکان شکست خوردن در آنها برای ما وجود دارد)می‌رود. چالش، و حتی شکست، به تحریک ایده‌های جدید از طریق فرآیندی کمک می‌کند که اِپشتاین آنرا احیای مجدد-تجدید حیات یا رستاخیز(resurgence)- می‌نامد. افرادی که خلاقیت زیادی از خود بروز می‌دهند اغلب پذیرای موقعیت‌های چالش برانگیزند. آنها از شکست نمی‌ترسند بلکه آنرا فرصتی برای رشد می‌دانند. تقویت مهارت‌های مربوط به مدیریت استرس می‌تواند به مقدار زیادی برای شکوفائی افراد در موقعیت‌های دشوار مفید باشد، زیرا با کنترل اضطراب افراد می‌توانند با اعتماد به نفس و تمرکز بیشتری وارد شرایط پرریسک و چالش برانگیز شده و در ضمن به صورت ارادی به صورت بهتری از تجارب پیشین خود برای حل مسائل موقعیت‌های جدید استفاده کنند.

توسعه دانش:

تحقیقات آزمایشگاهی اِپشتاین نشان داده که ایده‌های جدید زمانی رخ می‌دهند که ایده‌های تثبیت شده قبلی با هم تلاقی پیدا کرده و با هم ارتباط متقابل پیدا کنند؛ هر چه ایده‌های تثبیت شده قبلی جالب‌تر و متنوع‌تر باشند، پتانسیل جدید‌تر و جذاب بودن این ارتباطات متقابل برای بروز خلاقیت بیشتر می‌شود. بنابراین یکی از قوی‌ترین راه‌ها برای برانگیختن خلاقیت، یادگیری چیزهای جدید است- هر چه بیشتر خارج از حوزه‌های فعلی دانش و تخصص فرد باشد، بهتر است. توسعه دانش به معنای تخصص یافتن در یک حوزه دانشگاهی یا علم خاص نیست بلکه حتی می‌تواند شامل گذراندن دوره‌هایی با موضوعاتِ عجیب و غریبِ خارج از تخصص فرد، وبگردی در حوزه‌های جدید و اشتراک در مجلات با موضوعاتی که فرد هیچ اطلاعاتی در مورد آنها ندارد و سایر موارد مشابه باشد. برای تقویت خلاقیت نیاز است تا افراد این کار را به صورت هدفمند و ارادای انجام دهند.

تغییر فیزیکی و اجتماعی محیط زندگی:

تحقیقات اِپشتاین نشان می‌دهد که خلاقیت زمانی برانگیخته می‌شود که در معرض محرک‌های بدیع، جدید، مبهم و غیر قابل انتظار قرار بگیریم. بنابراین فرد می‌تواند با دستکاری عمدی محیط فیزیکی و اجتماعی، بازده و خروجی خلاق خود را افزایش دهد. به طور مثال با: تغییر دکوراسیون محل کار یا محل زندگی، قرار داد اشیاء غیر عادی روی میز(کار، خانه یا میز تحریر)، معاشرت با افراد جدید و ناآشنا، دورهمی با ترکیب غیر معمول از دوستان و سایر موارد مشابه. محیط‌های ایستا و خسته کننده عموماً جلوی بروز بیان، تفکر و کنش خلاقانه را می‌گیرند.