مُدشناسی: پزشک فشن یا فشنولوژیست
17 جولای, 2022نظریه زایایی در خلاقیت
9 آگوست, 202210سال پیش (سی جولای 2012) -بعد از اینکه حدود سه سال از ورود اتفاقیام به حوزه مُد میگذشت[1]– مدتها در جستجوی یک مرجعی بودم تا شاید از کلاف سر در گم فشن، کمی سر در بیاورم. شروع به کند و کاو لیستی طولانی از تمامی کتابهای مرتبط کردم، چندین عنوان کتاب پیدا شد که فکر می کردم کارم را راه میاندازند، یکی از آنها همین کتاب فلسفه فشن نوشته لارس سوندسن بود که در نگاه اول فقط عنوانش برایم جالب بود. اعتراف میکنم در آن زمان میخواستم این کتاب را بخوانم تا بلکه با استفاده از آن توجیهی برای چیزی به اسم “مُد ایرانی-اسلامی” پیدا کنم و البته بعد از خواندنش متوجه شدم این جمع نقیضین بیشتر شبیه پنبه دانهای است که شتر در خواب میبیند. به هر حال به هر دری زدم نتوانستم متن اصلی کتاب را پیدا کنم و ناچار ایمیلِ نویسنده را پیدا کردم. در آن زمان هنوز هیچ کتابی از این نویسنده ترجمه و منتشر نشده بود و خودم هم تصور نمیکردم که این استاد تمام فلسفه، جواب ایمیلی که در آن عاجزانه از او خواسته بودم به دلیل عدم دسترسی به نسخه چاپی کتابش در ایران، یک نسخه از آن را در ازای پرداخت مبلغ برایم بفرستد، تنها ظرف نیم ساعت پاسخ دهد.
نیم ساعت بعد از ایمیلی که به ایشان زدم، پاسخ دادند که فلانی برو کتابم را از بَهمان جا دانلود کن؛ به واقع معرفت این فیلسوف، مثل نثری که دارد روان و دلنشین است[2]. مطالعه کتاب برای منی که آن زمان تازه مشغول خواندن زبان بودم و آشنایی چندانی هم با فلسفه، فرهنگ و جامعه شناسی نداشتم بسیار دشوار بود، به این موارد کمبود شدید منابع مرتبط با مُد در آن زمان و انبوه کلماتی که هیچ معادل فارسی نداشتند و ندارند را هم اضافه کنید. ترجمه کتاب طول حدود یک ماه و ویرایشش آن نزدیک به سه ماه طول کشید. در ابتدا قصدی برای انتشارش نداشتم ولی زمانی که سال 94 می خواستم آنرا منتشر کنم داشتم دست قضا و قدر این اجازه را نداد.
علیرغم اینکه این کتاب چندان جدید نیست اما محتوایش همیشه جدید است چون در حال پرداختن به ماهیت پدیدهای است که دائم در حال تغییر است، خواننده این کتاب بعد از خواندنش تبدیل به منتقدی آگاه میشود تا واله و شیدای مُد، توفیقی اجباری که برای من هم اتفاق افتاد. در واقع بعد از مطالعهاش تا حد زیادی بویژه از عملکرد فشن در زمینه “تغییر در خودانگاره بدن” نا امید شدم. این کتاب به شما درکی از پدیده مُد میدهد که تا حد زیادی باعث فعالیت خودآگانه شما میگردد. منظور از “شما” شامل همه افراد جامعه است چرا که همانطور که در کتاب نیز ذکر شده هیچکدام از ما خارج از امپراتوری فشن نیستیم.
این کتاب تفاوتهایی با نسخه اصلی دارد، از جمله اینکه توضیحاتی را به فراخور حال به آن اضافه کردهام، به علاوه در مواردی تصاویر مرتبطی نیز اضافه شده که در نسخه اصلی وجود ندارد، تا حدودی میتوانم ادعا کنم حتی از نسخه اصلی بهتر شده.
کتاب فلسفه مُد با دو کتاب دیگر یعنی مُدشناسی و تغییر مُد به صورت همزمان و در قالب یک سه گانه منتشر شده، اگر علاقهمند هستید به صورتی همه جانبه به ماهیت فشن پی ببرید پیشنهاد نگارنده این است که حتماً هر سه کتاب را در کنار هم بخوانید، بهتر است ترتیب خواندن کتابها به صورت زیر باشد:
- مُد شناسی
- فلسفه مُد
- تغییر مُد
خواندن این کتاب بویژه برای دستاندرکاران حوزه مُد در همه زمینههای کاری(طراحان لباس، تولیدکنندگان، بازاریابان مُد، مدیران مُد، مرچندایزرها، روابط عمومی فشن و…) راهگشاست زیرا درکی کامل از درون این صنعت پیدا میکنند. از سوی دیگر برای دانشجویان حوزههای مرتبط مثل طراحی لباس و کسانی که قصد دارند تا وارد دنیای فشن شوند درست مثل چراغ قوهای است که یک چشمانداز تاریک را روشن میکند.
علاوه بر این از صمیم قلب امیدوارم دستاندرکاران دولتی و سایر کسانی که سالهاست به اشتباه زمام مدیریت مُد را بر عهده دارند به طور اشتباهی این کتاب را بخوانند و در پیامد آن دست از سر این حوزه بردارند و اجازه دهند این پدیده فرهنگی-اجتماعی به صورت ارگانیک و از طریق دستاندرکاران اصلی آن حفظ شود و اشاعه پیدا کند، شاید از این طریق روغن ریخته فرهنگ کشور بیشتر از این نذر امامزاده نشود.
با احترام
شریف رضوی
[1] گاه گداری زندگی ما را به جاهایی میبرد که اصلاً فکرش را هم نمیکنیم، جدای اینکه اصولاً اگر جای دیگری از جهان به دنیا آمده بودم فردی هم طبقه و با روحیات مرا حتی به این حوزه راه نمیدادند در ایران هم اشتباهی وارد این حوزه شدم و تا الان همچنان هستم، چیزی شبیه آن سریال معروف مرد هزار چهره و دیالوگ مشهورش:”من اشتباهی بودم”
[2] بگذریم از اینکه اخیراً بعد از 20 بار ایمیل زدن به یکی از مسئولین پژوهشکده فرهنگ، هنر و ارتباطات که دوست داشتم 5 سال پیش این کتاب آنجا چاپ میشد و خدا را شکر که نشد، هنوز منتظر جواب هستم و گویا ایشان هنوز سوار آپولویی هستند که هوا کردهاند.