فلسفه فشن: روان و آموزنده مثل لارس اسوندسن
17 جولای, 2022بازی سپهر تا زمین خلاقیت
19 اکتبر, 2022اگر بخواهیم به بهترین شکل ماهیت و عملکرد نظریه زایایی را بیان کنیم می بایست مجموعه ای از معادلات که داده های خود را در محیط آزمایشگاه روانشناسی دریافت کرده اند استفاده کنیم. در واقع هنگامی که معادلات در یک مدل کامپیوتری نمونهسازی میشوند، میتوانند عملکرد خلاقانه یک فرد را به صورت لحظه به لحظه در زمان (حداقل در آزمایشگاه) پیش بینی کنند. اما متأسفانه استفاده از معادلات به عنوان مدل های کامپیوتری همیشه و در همه جا نمی توانند آنگونه که باید حق مطلب را به جا بیاورند. با این حال، در ادامه توضیحاتی (هر چند به اندازه معادلات دقیق نیستند) در مورد نظریه زایایی ارائه شده است:
***رپرتوارهای[1](repertoire) متعدد و متنوع رفتار: هر چه تحریک انواع مختلف رفتار بیشتر باشد احتمال وقوع خلاقیت بیشتر خواهد بود
همه ما در هر موقعیتی قادر به انجام کارهای مختلفی هستیم. به عنوان مثال، اگر در اتاق نشیمن خود تنها هستید، می توانید تلویزیون را بچرخانید، کانال را عوض کنید، یک چیزی بخورید، کتاب بخوانید، درباره روز کاری خود خیالپردازی کنید، فرش را جارو بکشید، دراز و نشست انجام دهید، سیگار بکشید و موهایتان را شانه کنید، با دوربین گوشی تان فیلم یا عکس بگیرید، بچه یا حیوان خانگی تان را نوازش کنید یا با دوستتان تلفنی صحبت کنید. بسته به نوع یا شکل و شمایل رفتارها، می توانید دو یا چند کار را همزمان انجام دهید. به عنوان مثال، شما به راحتی می توانید سگ خود را نوازش کنید، یک میان وعده بخورید و همزمان تلویزیون تماشا کنید. از سوی دیگر، نوازش کردن فرزندتان در حین انجام حرکات ایروبیک همراه با ورزش همزمان با برنامه تلویزیون دشوار خواهد بود. علاوه بر این، در هر موقعیت خاص، برخی از این رفتارها بیشتر از سایر رفتارها رخ خواهند داد. به عنوان مثال، اگر به تازگی از یک ورزش در باشگاه ورزشی به خانه آمده اید، احتمال اینکه تلویزیون تماشا کنید بسیار بیشتر از این است که دوباره دراز نشست انجام دهید یا اسکات بزنید.
مواردی که در اتاق نشیمن تان در دسترستان است (“محرک های فعلی که همین الان در دسترس است”) بر این احتمالات تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، اگر گربه شما در اتاق دیگری باشد، بعید است که گربه را در حالی که در اتاق نشیمن نشسته اید نوازش کنید (مگر اینکه، کارگاه گجت باشید). اگر اینترنت خانه تان مثل مِهر 1401 قطع است یا روی ماهواره پارازیت باشد، بعید است که در آن اتاق یک فیلم ورزشی بگذارید و همزمان ورزش کنید. ولی اگر گربه شما در حالی که در حال تماشای تلویزیون هستید روی کاناپه به شما ملحق شود، احتمال نوازش به طور چشمگیری افزایش می یابد.
در نهایت، با توجه به صدها کاری که ممکن است در اتاق نشیمن خود انجام دهید، در هر لحظه بعید است که فقط یکی از آنها را انجام دهید و البته نمی توانید همه آنها را به صورت همزمان انجام دهید. گاهی به شوخی می گوییم که برخی افراد شصت پایشان در چشمشان می رود یا این پایشان به آن یکی می گوید گوه نخور، اما واقعا این موضوع درست نیست و تقریبا همه افراد در هر لحظه چند کار را به صورت همزمان انجام می دهند(جدای اینکه هیچ پایی زبان ندارد که به پای دیگرمان بگوید گوه نخور). به احتمال زیاد، تقریباً همیشه شما حداقل دو یا سه کار را به طور همزمان انجام می دهید. برای مثال، در حین انجام دراز و نشست، ممکن است به بحث داغی که با همکارتان در دفتر داشتید یا چرت و پرت های روزانه ای که با دوستتان می گویید، نیز فکر کنید. یا شاید در مورد تعطیلات هفته آینده(لطفاً به الیگودرز نروید) خود خیال پردازی کنید. از سوی دیگر، بعید است که صد کار را همزمان انجام دهیم، حتی اگر انجام آن از نظر فیزیکی امکان پذیر باشد. هر چه کارهای بیشتری را به طور همزمان انجام دهید، ناهماهنگ تر می شوید و بیشتر احساس اضطراب می کنید. اگر شک دارید، سعی کنید در حالی که به روز کاری خود فکر می کنید، دایرهوار دور خودتان بچرخید، با یک دست بالای سر خود را نوازش کنید و با دست دیگر شکم خود را بمالید، حالا با صدای بلند از 100 با 7 ثانیه فاصله، شمارش معکوس را شروع کنید(اگر توانستید این کار را انجام دهید این کتاب را ببندید و بروید سراغ کارتان شما خار توانمندی های ذهنی را چَواشه سوار خر کرده اید).
- پیک شادی بزرگسالان: زندگی واقعی
- تُخم خلاقیت: توانایی خلق مفهوم
- بازی جوک بی مزه
- بازی آنتی متابول(18+)
- بازی لهجه دنیای موازی
تا اینجا ایده کلی این است: در هر موقعیت معین، وقوع رپرتوارهای(مجموعههای) رفتاری متعددی ممکن هستند. کلمه “رفتار” باید به طور گسترده تفسیر شود تا تقریباً شامل همه چیزهایی باشد که یک فرد می تواند تصور کند، فکر کند، انجام دهد یا بگوید. رفتارها می توانند به صورت متوالی و همزمان رخ دهند. احتمال وقوع برخی از آنها بیشتر از بقیه است و این شرایط و موقعیت است که کمک می کند تا مشخص شود کدام رفتار رخ می دهد. خلاصه اینکه مجموعه رفتارهای(رپرتوارهای) متعددی که هر کس در هر لحظه می تواند انجام دهد، بذرهایی هستند که از آنها ایده های جدید او متولد می شوند یا می توانند متولد بشوند. هر چه دانهها بیشتر باشد، بهتر است و محیطهای کاری که رپرتوارها (مجموعههای رفتاری) متعددی را تحریک کنند، خلاقیت بیشتری را نیز تحریک مینمایند.
هر چه محرک های محیطی بیشتر باشد و هر چه خود فرد از آنهایی باشد که می تواند چندین کار را به صورت همزمان انجام دهد، احتمال وقوع خلاقیت بیشتر خواهد بود.
سوابق عُظما در دهن سرویسی مُستَدام: تاریخچه “مجموعه از این شاخه به آن شاخه پریدن های قبلی“ و تفاوت های فیزیکی فردی
به آنچه در بخش قبل گفته شد قبل این موارد را هم اضافه کنید: هر یک از من و شما احتمالاً در هال خانه مان کارهای متفاوتی انجام خواهیم داد. در واقع، اگر گروهی از افراد را تک تک به یک اتاق نشیمن وارد کنید، در آنجا هر کدامشان کارهای متفاوتی را انجام میدهند. چرا؟ خوب، به طور کلی، سه دلیل وجود دارد که دو مورد از آنها را بیشتر افراد می دانند و سومی را قرار است ما به شما بگوئیم.
اول، همه ما از نظر فیزیکی منحصر به فرد هستیم، تا حد زیادی به لطف مجموعه منحصربهفردی از ژنهایی که با آن متولد شدهایم، سیستم عصبی منِ نوعی کمی با شما متفاوت است و این به تنهایی باعث می شود که در موقعیت مشابه کمی متفاوت از شما رفتار کنم. شاید مثلاً وقتی تلویزیون نگاه می کنید چشمان شما یک لکه یا گرد و خاک روی تلویزیون را ببیند و یا جیرجیر یک مبل را بشنوید وقتی که روی آن می نشینید و یا صدای فن کامپیوترتان را از بین هزاران صدای دیگر(از جمله همین الان یک وانت دمپایی کهنه، رویی شکسته، شوفاژ خراب رد شد و همچنان در پس زمینه صدایش می آید) می شنوید و این موارد برای سیستم عصبی شما عادی باشد در حالیکه ممکن است همین موارد برای شخص دیگری محال باشد و البته معمولاً هیچکدام از ما چنین توانایی های درونی را متوجه نمی شویم و اگر هم بفهمیم با خود می گوئیم “این دیگر چه سمی است که دچارش هستم”.
دوم، اگر راستش را بخواهید(می خواهید ؟!)، هر یک از ما “تاریخچه تجربة زیسته محیطیِ”(برای برخی صندوقچه سر به مُهری است که بهتر است باز نشود ((-؛ ) خاص خودمان را داریم: مجموعه ای از تجربیات منحصر به فرد که فقط خودمان حس و تجربه کرده ایم و فقط خودمان از آنها خبر داریم(به علاوه هیستوری گوگل که خدا نکند فاش شود). انباری از خنده، شادی، غم، غصه، عشق، تنفر، تجربیات بدنی از بو و مزه(به خصوص چیپس و ماست) گرفته تا لمس و توهم(امیدوارم همراه با کره خوری نبوده نباشد). این بدان معناست که هر یک از ما در هر موقعیتی مجموعهای از رفتارهای منحصربهفردی را از خود بُروز می دهیم. یک هنرمند ممکن است طرح هایی را در اتاق نشیمن خود بکشد؛ یک استاد دانشگاه ممکن است مقالات را در آنجا رتبه بندی کند(یا مثل استاد رحیمی در مقطع دکتری در حال فکر کردن به روش های تیغیدن دانشجویان باشد) و یک نفر ممکن است فقط به فکر بازی کردن با پلی استیشن باشد، بعضی اوسکول ها(مثل خودم) ممکن است در هال خانه شان جلوی تلویزیونی که روشن است ولی صدایش بسته شده لم بدهند و کتاب بخوانند. در چنین شرایطی تصور کنید دری که معمولاً با آن از اتاق نشیمن خارج میشوید قفل شده یا به هر دلیل چیزی پشتش است که نمی توانید آنرا باز کنید(مثلا فردی مشابه مرحوم سرلشکر فیروزآبادی)، در این شرایط روش فرار شما به تجربه قبلی شما با درهای قفل شده بستگی دارد. یک نفر سعی خواهد کرد که در را با نیروی بی رحمانه ای باز کند انگار یگان ویژه در حال باز کردن دری است که معترضین پشتش مخفی شده اند. دیگری دستگیره را مثل وزنه زدن رضازاده بلند می کند یا فشار می دهد، آن یکی مثل شیث رضایی سعی می کند در سوراخ در چیزی فرو کند. یک نفر دیگر برای کمک فریاد می زند یا ممکن است با تلفن 09334084008تماس بگیرد(خداوکیلی اگر در چنین شرایطی قرار گرفتید می توانید روی م حساب کنید، پیامک پاسخگو نیستم، تخفیف پای معامله).
سوم، هر کدام از ما توانایی و روش ذهنی خودمان را برای “زایاییِ” رفتارهای خاص برای حل مسائل، در موقعیت هایی داریم که در آن قرار می گیریم. تواناییهای زایایی فرآیندهایی هستند که رفتارهای قدیمی را به رفتارهای جدید تبدیل میکنند و احتمالاً از فردی به فرد دیگر تا حدودی متفاوت هستند. سرعت انجام رفتارهای جدید(بخوانید خلاقانه) از بدنی به بدن دیگر متفاوت است و برخی از ما زمانی که رفتارهای متعددی در سیستم عصبیمان وول وول می خورند، سریعتر از دیگران ناامید میشویم، به علاوه تجربیات قبلی ما(ممکن است فقط شاهد یک اتفاق بوده باشیم و الزاماً خودمان آنرا انجام نداده باشیم به طور مثال فقط در یک فیلم دیده باشیم که یک نفر با یک تیکه سیم دری را باز کرده) روی رفتارهایی که می کنیم به شدت تأثیرگذار هستند. این موضوع همان چیزی است که پایه همه مواردی است که در این کتاب ذکر شده.
تا اینجا، اصل مطلب این است: بروز رفتارهای چندگانه و متنوع در هر فرد یک قاعده است، و هر یک از ما در هر موقعیتی مجموعهای از رفتارها را به ارمغان میآوریم. از آنجایی که همه افراد در هر سطحی چنین خصوصیاتی دارند تنها کاری که قرار است انجام بدهیم(چه بخواهیم خلاقیت فردی خودمان را ارتقا بدهیم و چه به عنوان یک مدیر یا مدرس قصد ارتقای خلاقیت کارکنان یا شاگردانمان را داشته باشیم) این خواهد بود که افرادی را با آموزش مناسب وارد محیط هایی کنیم که «فرایندهای زایایی» را سرعت می بخشد. به زبان خودمانی هر کدام از ما می تواند با استفاده از محرک هایی، جوری ذهن خود یا سایرین را حامله کند که به “زایایی” مستمر ایده های خلاقانه بی افتد.
رفتارها (“ایده ها”، “افکار”، “اعمال”) در سیستم عصبی ما طی فرآیندهایی در تعامل و آمد و شد دائمی با همدیگر هستند و به طور مُدام باعث بروز رفتارهای تازه می شوند. یکی از نتایج اجتناب ناپذیر این فرآیندهای پویا، جریان ثابت رفتارهای تازه است. این فرآیند منظم و قابل پیش بینی یک خبر خوب برای کسانی است که به افزایش خلاقیت و نوآوری اهمیت می دهند. با تغییر تعداد و نوع رفتارهایی که در حال تعامل و آمد و شد با همدیگر هستند، میتوانیم جریان خلاقیت را تسریع کرده و آن را به مسیرهای دلخواه هدایت کنیم. این کاری است که ما در همین مجموعه انجام داده و به افراد، درباره خلاقیت آموزش هایی از طریق بازی ها یا سایر روش ها و ابزارهای در دسترس میدهیم. این روش ها و ابزارها برای تقویت و هدایت فرآیند خلاقیت در دنیای واقعی مورد نیاز همه افراد هستند.
به زبانی ساده: ایدههای جدید در تعامل و آمد و شد دائمی ایدههای قدیمی با یکدیگر، ظاهر میشوند و فرآیندی که طی آن این موضوع اتفاق میافتد منظم است. در محل کار، این بدان معنی است که ما می توانیم با ترفندهایی فرآیند خلاقیت را تسریع و هدایت کنیم و حجم و تعداد ایده های جدید را به مقدار زیادی اضافه کنیم. اگر میخواهید کارمندانتان محصولات و خدمات بهتری طراحی کنند، روشهای خاصی وجود دارد که میتوانید آنها را آموزش دهید، محیط کارشان را اصلاح کنید و رویههای خود را برای انجام این کار تغییر دهید(لازم نیست برای بالا بردن خلاقیت سازمانی و یا فردی به دنبال قاتل بروسلی یا زیربغل مار بگردید کافی است مهارت های خلاق(می توانید تست های فردی و مدیران را برای سنجش مهارت های خود انجام دهید در ضمن یک نسخه رایگان از تست هم در این آدرس وجود دارد: نسخه کوتاه تست مهارت های فردی خلاقیت) کارکنان فعلی یا خودتان را با استفاده از بازی هایی که ارائه شده بهبود ببخشید).
می توان مبانی نظریه زایایی را شامل موارد زیر دانست:
- رفتارهای رقابتی(رفتارهای چاش برانگیز یا به طور کلی درگیر شدن افکار ذهنی و یا بدنمان به صورت درونی یا با هم برای حل یک مسأله)، رفتارهای جدیدی تولید می کنند
- فرآیند ترکیبی(ترکیب رفتارهای قدیمی با یکدیگرو ایجاد رفتارهای جدید) منظم و قابل پیش بینی است
- با تأثیرگذاری بر نوع و تعداد رفتارهای فردی، میتوانیم فرآیند خلاقیت را تسریع کرده و آن را به سمت اهداف مفید هدایت کنیم.
[1] مجموعه تمام کارها و رفتارهایی که یک فرد می تواند انجام دهد، مجموعه ای از مهارت های لازم که برای یک حرفه یا فعالیتی خاص مورد نیاز است. به طور طبیعی این مهارتها از غیب نمی آیند و به همین دلیل تجربه زیسته، کاری، ماجراجویی و ماورایی هر فرد بر میزان رپرتوارهای رفتار او تأثیر می گذرد. چل و خل بازی، ماجراجویی و تجربه گری بیشتر و متنوع تر=احتمال خلاقیت بیشتر